10 . باور نکن تنهایی ات را

به نام آفریننده لبخند ؛
این که من رو دست به قلم کرد تا باز بنویسم و پنل این وبلاگ خاک خورده رو باز کنم برمیگرده به روند اتفاقاتی که برام میوفته و من رو روز به روز عاجزتر از درک دنیای اطرافم میکنه . یه روزی روزگاری باهمه ی دخترای اطرافم دوست بودم ولی کمتر صمیمی میشدم الان هم همینه با این تفاوت که این روزا دوستای صمیمیم‌ روهم دارم از دست میدم و این برمیگرده به اونجایی که اکثرشون دارن به یه اکیپ مختلط می پیوندن و یادشون میره که یه منی هم هست . میدونید دیگه تو این دوره زمونه آفتاب جذابیت من هم داره افول میکنه و دیگه برای دخترای اطرافم یکم حوصله سربر شدم و دلشون رو میزنم :)
میدونید وقتی یکی باهام دوست میشه بعد یه مدت میفهمه که کلن اهل دوستی و ارتباط برقرار کردن با پسرا نیستم ، اهل بیرون رفتن و اکیپ شدن با پسراهم نیستم . نه به خاطر این که خشک مذهب باشم و بخوام کسی رو برای این کارا سرزنش کنم ! فقط و فقط به خاطر این که در من این اخلاق نهادینه شده و کلن با پسر جماعت و دوستی باهاشون حال نمیکنم (دیگه نمیتونستم از این واضح تر بگم ) از بیرون رفتن و اکیپ شدن و به قول معروف جاست فرند شدن هم خوشم نمیاد و تو کتمم نمیره . به هرحال هرکی یه سری اخلاقا داره و این هم خوب یا بد جزئی از اخلاق منه . از یه طرف دیگه هم میدونم که اگر بخوام روزی پاروی دل و عقایدم بگذرام و صرفا باهاشون برم کافه ، پدر و مادرم صد درصد مخالفت میکنن و هربار که کاری برخلاف رضایت مامان بابا انجام دادم بدجوری چوبش رو خوردم .... همه و همه اینا باعث شده که این روزا حسابی تنهاتر از قبل بشم چون تو دنیای امروز که همه این چیزا رو خشک بودن ، ایزوله بودن یا بلانسبت امل بودن میدونن  و اکیپ شدن و رفتن این ور اون ور رو اوج روشن فکر بودن و درک بالا پیدا کردن نسبت به جنس مخالف خودشون میدونن من دیگه برای دوستانم جذابیت و کشش خاصی ندارم .
استوری ها و پستاشون رو میبینم که از شهربازی رفتن و شمال رفتن و کویرگردی و کافه گردی و سورپرایز کردناشون واسه تولدای همدیگه عکس و فیلم میذارن و خوشحالن و یه جورایی تو چشم همدیگه فرو میکنن و تنها کاری که میکنم یه لایک ساده و آه کشیدن و گذر از همه ایناست و میبینم که چطور دوستی به اون قشنگی رو به بودن کنار یه اکیپ مختلط و پسرای جورواجور ترجیح میدن . جالبه که بدونید یه سری از این دوستای من از خانواده هایی هستن که یه زمانی واسه بیرون رفتن باهم دیگه کلی به مامان باباهاشون اصرار میکردن و فوق فوقش تا یه جایی همین دور و ورا بهشون اجازه داده میشد که بریم بیرون . حالا در کمال تعجب فراوان همون خانواده ها که یه زمانی برای بیرون رفتن باهم باید خودمون رو می کشتیم از این کار بچه هاشون به شدت استقبال میکنن و حتی تشویقشون هم میکنن که اتفاقا اینا لازمه تا جنس مخالفت رو بهتر بشناسی و فلان ‌‌... نمیخوام بگم کار اون موقع شون اشتباه بوده یا کار الانشون درسته ولی برام سوال پیش میاد که اون وقتا فقط من اخ و پیف بودم و باید برای من کلی اجازه صادر میکردین ؟ الان همه این پسرا فرشته و گل و بلبل شدن ؟
خلاصه این که من نمیگم با پسرا و دخترا اکیپ نشید و این ور نرید ولی میگم یه سری دوستیا خیلی قدیمی تر و قشنگ تر از این اکیپ شدنای مدرن ِ ؛ میدونم من دیگه براشون جذابیتی ندارم و دلشون رو زدم ، میدونم که دونه دونه دوستام رو هم دارم از دست میدم اما از یه طرفم میدونم که دنیا با تمام بدی هاش هم اگر بهم پشت کنه و دوستام و اطرافیانم هم همه ترکم کنن نمیتونم روی عقایدم پا بگذارم و به تمام اون چیزی که باور دارم پشت کنم پس تنها کاری که میتونم بکنم از دور تماشا کردن و ناراحت شدن بابت تمام دوستی های از دست رفته است ‌. شاید اون آدم که من میشناسم ، بالآخره یه روزی بیاد . من هنوزم منتظرم که یه روزی بیاد و منو از این تنهایی نجات بده . شایدم هرگز نیومد اما حس قوی درونم میگه که یه روزی میاد :)
۱ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
آرزو ﴿ッ﴾
۰۲ خرداد ۱۹:۴۹
چقدر من این آهنگ محمد اصفهانی رو دوست دارم... :)
بابت از دست دادن دوست‌هات متاسفم یاسمن. من به این شکل که میگی رو تجربه نکردم. ولی می‌دونم که کلا از دست دادن دوستی‌ها، مخصوصا اونا که کلی باهاشون خاطره داری، چقدر سخته. ولی امیدوارم بتونی زودتر باهاش کنار بیای و البته دوست‌هایی رو پیدا کنی، از جنس خودت :)

پاسخ :

اره منم خیلی دوسش دارم یه حس آرامش به آدم میده :)
آرزو شاید باورنکردنی باشه ولی من انقدر خودم از این موضوع هربار شوک زده میشدم که تا یک ساعت اول گریه میکردم و تا یک ساعت به دیوار خیره میشدم :/ وقتی هم که به خودم میومدم تا یه روز افسردگی داشتم . حالا با این که دیگه برام عادی شده ولی وقتی میفهمم اونارو به من ترجیح میدن حس بی ارزشی بهم دست میده و بعد میفهمم که عادیه :)
ممنونم آرزوی عزیزم از دعای قشنگت ^__^ امیدوارم سر راه هممون ادمای هم فرکانس باخودمون قرار بگیره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
I admire people who choose to Smile after all things they have been through
کلمات کلیدی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان