۴۵. پرونده این هم بسته شد .

دو ماه و نیم رو یه پروپوزال وقت گذاشتم ،، از اونجایی که مجری طرح و نویسنده ی اول بودم بخش بزرگی از مسئولیت کارا رو دوش من بود، گاهی وقتا از خوابم ، خوراکم‌‌، وقت استراحتم زدم که این کار درست انجام بشه ، باوجود کم کاری های استاد راهنمام که هیچ روش مشخصی روپیش روی ما روشن نکرده بود ، باوجود این که عملا حس میکردم دارم ابیوز میشم ، باوجود این که دائم از این دانشکده به اون دانشکده از این استاد به اون استاد روانه میشدم ولی بازم کنار اومدم چون میدونستم که روند مقاله نویسی یه روند بسیار فرسایشیه . اما بازهم دوست داشتم ‌‌. تا این که تو داوری اولیه بهم گفتن روش انجام کار رو به صورت دقیق تری شرح بده و این شد که من این دو هفته دوباره رفتم دنبالش و فهمیدم استاد راهنما خودش هیچ متد خاصی تو ذهنش نیست و از ما انتظار داره که خودمون یه روش پیدا کنیم ! و حتی اون روش پیشنهادی خودش هیچ صحت علمی نداشت ! ما با تمام این ها بازم دنبال یه روش دیگه بودیم ولی دستگاهی که ما قراره باهاش کار کنیم رو فقط یه سازمان خاص دارن و زیر صدتاهم اصلا ارزش تشخیصی نداره ، اونم با این بودجه کم ما و از طرفی یه جورایی اون روش سوخته است چون قبلا مشابهش انجام شده . دیشب که میخواستم بخوابم با خودم فکر کردم و از خدا خواستم ،هرچه که واقعا صلاح هست رو پیش رومون بذاره حتی اگر مجبور بشیم طرح رو رها کنیم . چون اگر الان رهاش کنیم خیلی بهتر از این که شش ماه بعد بفهمیم و حتی جریمه هم پرداخت کنیم . امروز که دیگه از همه جا قطع امید کردم و مسئول تحقیقات صحبت کردم ، اونم روش های مختلفی پیش روم گذاشت ولی در انتها گفت اسمایل ! به نظرم اگر فکر میکنید امکان پذیر نیست هیچ جوره رهاش کنید و البته من قبل ترهم به فکرش افتاده بودم . هرچند زحمات دوماه و نیمم برباد رفت و هرچند این مدت سختی زیادی کشیدم اما میدونم که هیچی هم نباشه تجربه ام خیلی زیاد شده و حالا دیگه میدونم که چطور صفر تا صد یک پروپوزال رو انجام بدم . من به تقدیر و حکمت خیلی اعتقاد دارم و میدونم که قطعا همین که اینجای کار متوجه اشتباه بودن روندش شدیم هم جای شکر داره ، از این به بعد تو انتخاب طرحم و در روش انجام کار خیلی بیشتر از اینا دقت و تامل میکنم ... حالا یه پیشنهادی بهم داده که برم تو یه هسته ی مشترک با اعصاب کار کنم ، از یه طرف فرصت خیلی خوبیه چون اونجا اساتید بیشتر از اینها وقت میذارن و هسته ی خیلی خوب و پیشرفته ایه و از یه طرف میترسم که دوباره این روند تکرار بشه و حس میکنم این که خودم به طور مستقیم با یکی از اساتیدم صحبت کنم و ازش بخوام که بهم یه پروژه بده خیلی بهتر باشه ! هنوز جوابش رو ندادم و دارم فکر میکنم

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
I admire people who choose to Smile after all things they have been through
کلمات کلیدی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان