۷۹ .چه فایده ؟

هربار که خواستم بیام و بنویسم ، به علت درد شدید کتفم پشیمون شدم . تقریبا از اواخر علوم پایه شروع  شد و حدود سه هفته پیش انقدر گردن و کتفم درد میکرد که به سختی نفس میکشیدم و پشت میز می نشستم ، در نهایت وسط یکی از امتحان های داخلی رفتم ارتوپد و برام فیزیوتراپی نوشت . چند وقتی هست که میرم ، دردم کمی بهتر شده ولی گاهی وقت ها چنان تیر میکشه که حس میکنم تمام انرژیم رو برای یک لحظه از دست میدم . دیگه مثل قبلنا که ساعت ها پشت میز می نشستم ، نمیتونم بشینم و درحالی که به پشتی صندلی تکیه دادم ، تخته شاسی و جزوه هام رو جلوی صورتم قرار میدم و خب این مدل درس خوندن برای منی که باید حتما خط و هایلایت بکشم و نکته برداری کنم خیلی سخته . سلامتی خیلی نعمت با ارزشیه ، گاهی برای آینده دل نگرون میشم ، از این که این درد باهام بمونه . درحال حاضر نشستن عادی پشت میزم و درس خوندن بدون درد و نفس کم آوردن برام آرزو شده ...

گاهی وقت ها که روی تختم دراز میکشم و به سقف و دیوار خیره میشم ، با خودم فکر میکنم در این روزها که دارم با مشکلاتم دست و پنجه نرم میکنم و حتی یک نفر رو هم ندارم تا کمی براش حرف بزنم و از دردهام بگم تا اندکی از باری که روی دوش هام حس میکنم کم کنه ، این میاد تو ذهنم که حالا که تو سخت ترین روزهای زندگیت به تنهایی زندگی کردن و تنهایی جنگیدن عادت کردی ، بعید میدونم که بتونی در آینده پذیرش یک شخص دیگری رو هم در کنارت داشته باشی ، اصلا چه فایده وقتی که زمانی که میبایست باشه ، نبوده ؟! اومدنش دیگه چه فایده ای داره وقتی تو به تنهاییت عادت کردی ؟...

پ.ن : بازم خداروشکر .

۲ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
فرشته ...
۰۷ مرداد ۱۰:۳۹

اول این رو بگم، شاید ناامیدانه و ناراحت کننده باشه ولی آینده هم انقدر گرفتاری داره که برای بودنش خوشحال میشی، چون قرار نیست مشغله‌ها و نگرانی‌هامون تموم بشه!

راجع‌به کتفت ولی منم یه مدت همین مشکل رو داشتم و زیر کتفم به شدت درد میکرد جوری که حتی بلند کردن لیوان آب هم برام سخت شده بود،حدود دو، سه هفته اینجوری بودم ، اما بعدش من راستش پیش دکتر نرفتم بلکه رفتم پیش کسایی که به صورت سنتی رگ میگیرن و کتف جا در رفته رو جا میندازن و اینا، و خیلی آروم رگم رو گرفت و ۳_۲ روز بعد هم کلا دردش رفت خدا رو شکر :)

شاید مال تو هم همینجوری باشه، یعنی یه رگ و ماهیچه باشه که بتونن درستش کنن، یا با ماساژ بهتر بشه.

پاسخ :

سلام فرشته جان 
با حرفت موافقم ، گرفتاری ها و مشکلات تموم نمیشن ، روز به روز سخت تر میشه ولی از یه جایی به بعد وقتی آدما تنهایی با همه چی بجنگن ، دیگه عادت میکنن بهش و براشون پذیرش یه نفر دیگه سخت میشه . اما از ته دل امیدوارم که اینی که میگی درست باشه و در آینده با آغوش باز بپذیرمش...
خداروشکر که حالت بهتره . نه عزیزم من تا یه هفته به روشای مختلف و با پمادای مختلف کتفم رو ماساژ دادن ولی فایده ای نداشت ، دیگه تبدیل به تریگر شده بود باید حتما فیزیوتراپی رو میرفتم . اما به هرحال ممنونم ازت حتما درمورد موضوعی که گفتی پرس و جو میکنم♥️♥️
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۸ مرداد ۱۲:۴۶

عزیزم امیدوارم هرچی زودتر خوب بشی.. یه سری نرمش هست خیلی مؤثره برای کاهش درد کمر و کتف و ...

اگه خواستی بهت میگم چجوریه.

هرچقدم که نباشه،یه جایی ته دلت میخواد که بیاد و تو بقیه مسیر زندگیت همسفر باشه...

تا خدا چی بخواد برامون :)

پاسخ :

سلام نیلگون جان 
متشکرم عزیزم . اره یه چند تا نرمش و ورزشای مقاومتی رو انجام میدم 
ممنون از لطفت♥️♥️
انشالله که هرچی خیره برای هممون رقم بخوره :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
I admire people who choose to Smile after all things they have been through
کلمات کلیدی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان