جمعه ۲ اسفند ۹۸
مثل این که میخواد تا آخرین قطره های خونش تمام توانش رو به کار بگیره ، سال ۹۸ رو میگم . هر انچه که از پیچیدگی این روزا بنویسم کم گفتم . ولی همه اینا به کنار ، من فقط و فقط دلم میخواد که هر طور شده این هفته امتحان رو بدم و این کابوس تموم بشه ! حتی فکر کردن به عقب افتادن امتحان تن و بدنم رو میلرزونه ، حاضرم برم سر جلسه با ماسک و دست کش بشینم ولی از زیر بار این همه استرس و فشار خلاص بشم . شرایط سختیه ، هربار که یکی از اعضای خانواده سرفه میکنه یا عطسه ، من دلم میریزه . هرچند به قول مستانه آنچه که باید پیش بیاد ...
خدا خودش بهمون کمک بکنه ، شرایط سختیه ...